دفتر خاطرات
هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز معلوم شد که هیچ معلوم نشد
نمایشنامه سارتر نگاه ماتریالیستی نویسنده به مرگ چیزی که خیلی تو این نمایشنامه دوست داشتم این بود که سارتر خییلی قشنگ با مرگ شخصیت ها و زنده کردنشون اینو به من نشون داد که انسان با مرگ که اینجا بنظرم منظورش از شکست های زندگی است هر بار به تعالی بیشتری میرسه و نگرش ناقص بودن بشریت رو میتونی از این نمایشنامه بکشی بیرون وقتی او و پیر به زندگی برگشتن و با مسولیت و انتخاب و ازادی واژه های مهمی که برای مکتب سارتر هستند سر و کار داشتند سارتر میگه وجود برای خود و وجود در خود وقتی میگه وجود در خود یعنی وجود داشتن و هست شدن (که طبق کتاب فلسفه عمومی از استاد دره بیدی معادل فارسی برای اگزیستانس وجود ندارد)و وقتی میگه وجود برای خود یعنی آگاهی از وجود داشتن که اون معتقده انسان های که از وجود خود آگاهی ندارند برای یک جامعه نقش مگس را دارند و او و پیتر وقتی در هنگام زندگی کردن قبل از مرگ بنظر من به وجود برای خود نرسیده بودن سارتر می گوید که *خوشبختی* در جلویِ مسیرِ انسان قرار دارد. انسان همواره با کنش و عاملیت خود برای رسیدن به آن در تلاش است و حتی اگر بدان دست نیابد نباید که تسلیم شده و به انفعال برسد در اصل سارتر می خواهد بگوید که خوشبختیِ بشر در فعل و کُنش دائمی و وقفه ناپذیرِ اوست آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Law و آدرس rozhinbabzan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
||||||||||||||||
|